دل آرا شرکاء

اشعار فوق العاده زیبا و دلنشین دل آرا شرکاء

دل آرا شرکاء

اشعار فوق العاده زیبا و دلنشین دل آرا شرکاء

دل آرا شرکاء _ شعری زیبا به مناسبت روز محیط بان

بر بلندای آن کوه های سر به فلک کشیده

طلوع کرد آن خورشید رخشنده

شدیم بیدار با اهل و عیال

داشتیم قصد مهاجرت

به سمت آن کوه بلند

که داشت چمن زاری دل آرا

و چشمه آبی گوارا

می پریدیم چالاک

از این صخره به آن صخره

هنگامی که رسید

به نیمه آسمان خورشید

ما هم رسیدیم بر بالای آن کوه سفید

انگار که آمده بودیم به اشتباه

مگر می شود بز کوهی و اشتباه

نبود بر زمین آب و علفی

شده بودیم بی حال

از خستگی و تشنگی و گرسنگی

تلو تلو خوران افتادیم بر زمین

می رفت خورشید

از آسمان به پایین

چشمان ما هم بسته شد بر زمین

همه چیز بود محو

انگار که دنیا رفت

به ناگه عطر دل انگیز آب

رسید به مشام

بود جلوی چشمانم

آبی گوارا

نوشیدم از آن آب جرعه جرعه

می گرفتم جان

لحظه به لحظه

دیدم در این احوال

عکس چهره دل آرای

یک انسان

آه که چه آشناست او

دیده بودم او را بارها

که از دور می نگریست

دل آرا به گله ما

می دانم نامش را

انسانی دیگر او را

ندا داد ( محیط بان )

( دل آرا شرکاء )

24 مرداد روز محیط بان

 31 جولای روز جهانی رنجر


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد