دل آرا شرکاء

اشعار فوق العاده زیبا و دلنشین دل آرا شرکاء

دل آرا شرکاء

اشعار فوق العاده زیبا و دلنشین دل آرا شرکاء

دل آرا شرکا و سروده دلنشین به مناسبت روز جهانی بیابان زدایی


به مناسبت روز جهانی بیابان زدایی


دوباره دلم عزم سفر کرد

به سوی آن شهر و کوهپایه

بر لبم لبخند نشسته بود

از تصور دیدن آن

کوه و جنگل و شهر دوباره

در دلم می خواندم نغمه های دل آرا

وَه که چه زیبا بود

آسمان آن شهر در بهار پارسال

تا که رسیدم به آن شهر و دیار

و دیدم بٌرج هایی سر به فلک کشیده

بَر بٌلندای آن کوه از وسط نیمه شده

حمل میکرد جرثقیلی

تکه های مانده باقی

از آن کوه رویایی

و از سویی بار میزد کامیونی

تکّه های مانده باقی

از جنگل آن حوالی

دگر آبی نبود آسمان آن شهر

در کنار آن بیابان

آلوده بود ، هوای آن شهر

دلم غمگین شد ، از آن همه ظلمی

که رفته بود بر آن طبیعت

اشکم  را فرو ریختم

و  بر دلم نوید دادم

که شاید دوباره شود بیابان زدایی

از آن و شهر و منطقه

شاید که فردا ترمیم شٌد

 آن لطمه های رفته

هر چند که دگر نیست

 آن کوه برافراشته

 

( دل آرا شرکاء )       


27 /  3 / 1399   و    17 /  6 / 2020

 

                        


دل آرا شرکا - سروده زیبا به مناسبت روز جهاد کشاورزی


به مناسبت روز جهاد کشاورزی

 

من میکارم دانه گندمی

در دامان طبیعت

من کِشت میکنم

گندم زاری از طلا

درون دستان من است

آن جواهرسرسبز رویا

من در اندیشه ام دارم ،

آن آسایش فردایت

تو از من میخری

آن میوه گل معرفت

در جهاد کشاورزی من

می دانم

کسی گرسنه

سر بر بالین نمی گذارد

چرا که من کاشته ام

گندم زاری در دل طبیعت

 

( دل آرا شرکاء )

  

27 /  3 / 1399






دل آرا شرکاء _ شعر بسیار زیبا به مناسبت روز جهانی گل ها

من شاخه گلی دارم 

آکنده از عطر گل یاس

می بویم شمیم آن عطر گل یاس

به ناگاه مرا برد 

به یاد آن عشق دیرینه

آن یار دُردانه

عشق او باز شکفته شد

در قلب پژمرده

در شگفتم از جادوی

آن گل زیبا

که زنده کرد آن عشق را 

در سینه دل آرا

پس هر که ، کِشت کرد گُلی زیبا

زنده کرد عشق را در دلها

ای که با عشق پروراندی

گُل های دل آرا 

تو را تحسین میکنم

که شدی شمع فروغ دلها


( دل آرا شرکاء )




دل آرا شرکا _ سروده زیبا به مناسبت روز جهانی اهدا خون


آرام گشودم دو پلک لرزان ام را

می زد دوباره نبض ضربان زندگی

چرخید نگاه پراز شوق ام

و خیره ماند بر روی آن کیسه سرخ 

مینگرسیتم ، آن قطرات سرخ

می چکید قطره قطره ، آن الماس سرخ 

می تراوید جرعه جرعه

به درون پیکره نیمه جان ام

پوشانده بود اشک سپاس

روح و دل و جان ام را

از تو انسان نیک سرشت

که با اهداء خون خود

بخشودی به جان دل آرا

آغاز یک زندگی دوباره 

( دل آرا شرکاء )




دل آرا شرکا و سروده زیبا به مناسبت روز جهانی منع کار کودکان


در چشمان بی گناهت

 نگریستم 

و دریافتم 

آن رنج و ظلم و شفقت

 توی بی گناه

تو را نگریستم

 ای کودک کار

و دیدمت بی یاور

تو را دیدم در مشقت

شاید که فردا 

تو را دریابند 

ای کودک تنها

می دانم 

هنوز چشمان تو 

نگران است

به آن آسایش و آرزوها

شاید که رسیده باشد

آن طلوع دل آرای 

نجات تو کودک کار

شاید که من ، تو ، ما 

بگیریم دستان کودکان کار

شاید که او 

لبخند زند به دنیا

( دل آرا شرکاء )

روز جهانی مبارزه با کار کودکان

22 خرداد _ 12 ژوئن



دل آرا شرکاء _ شعر بسیار زیبا به مناسبت روز صنایع دستی

در آن دست رنج تو

دیدم آن کار

و مجاهدت تو

تو کوشا باشی

و من نِگرم تحسین آمیز

به آن دست رنج تو

در آن هنر مایه توست

 آن گنج عظمت تو

تو را در آن هنر

گران قدر میبینم

تو را در اعتلای

فرهنگ و هنر میبینم

تنها تو می مانی

در اندیشه دل آرای هر ایرانی

ای هنرمند

و میراث گذار این سرزمین

( دل آرا شرکاء )

روز صنایع دستی

20 خرداد _ 10 ژوئن



دل آرا شرکاء _ بیا با شادی


از همان راه

بیا با شادی

ازآن سختی روزگار

نگیر بونه

تو برقص با بازی زمانه

هم بخند به آن مشکلات زمانه

شاید که شوی راضی از زمانه


( دل آرا شرکاء )



دل آرا شرکاء _ مه دل آرای خود


در آنسو بین 

آن ستاره ونوس

هم جویا شو

از آنچه در اوست

تو بیاب تو بیاب

مه دل آرای خود

در سیمای دوست


( دل آرا شرکاء )



دل آرا شرکاء _ ستاره ونوس


در آنسو بین 

آن ستاره ونوس

هم جویا شو

از آنچه در اوست

تو بیاب تو بیاب

مه دل آرای خود

در سیمای دوست


( دل آرا شرکاء )