گذر می کردیم از خیابان های شهر
در اواخر شب در هوای سرد
دیدیم نشسته
بر جدول کنار خیابان مردی
در دست داشت کارتونی
که بر آن نوشته بود کارگر
بی نوا کارگر
از صبح او مانده بود چشم انتظار
که شاید بیاید فردی
و او را مشغول کند به کاری
تا بدست آورد لقمه نانی
و آن را ببرد
بر سر سفره همسر و فرزندان گرسنه
حتما اجازه نمیداد غیرت او
تا باز گردد به منزل
حتما نداشت روی دیدن
فرزندان گرسنه
که با شوق دیدار دل آرای او
بیدار مانده بودن با شکم گرسنه
که بابا آمد
بابا با دستان خالی آمد
در این زمانی که هست کرونا
این بیماری مهلک در دنیا
تا دیر وقت در هوای سرد
او هنوز بود منتظر
کاری شرافتمندانه
او هنوز امیدوار بود
به کاری شرافتمندانه
( دل آرا شرکاء )
روز جهانی کارگر یکم ماه مه _ 12 اردیبهشت
Poem on the occasion of Delara Shoraka International Workers' Day
International labor day
شعر روز جهانی کارگر دلارا شرکا
شعر کارگر و کرونا از دلارا شرکا
شاعر زن محبوب ایرانی دل آرا شرکا
شعر زیبا دل آرا شرکا