جواهر و اهل شباب
و راز آن تک ترانه زندگی
شنوی به شیوایی سخن ناب
همسو شو دل آرا
با آن چهچهه بلبل زندگی
( دل آرا شرکاء )
از سیمای محبوب
بینی رنج ایوب
از آن ذوق و شوق محبوب
بینی تضمین راسخ
از عشق تو دل آرا شد
همان دلبر خواسته
( دل آرا شرکاء )
آشیانه خود ساز
و بین دوستان تازه
شروعی تازه کن
از آن نغمه دل آرا
هم زندگی زیباست
ای نغمه تازه برخواسته
( دل آرا شرکاء )
تو گرمی و گیرا با لبخند مهربانی
تو خواستنی و جذابی با سرود مهربانی
تو زیبایی با غزل مهربانی
قلب دل آرا می تپد
برای وجود تو
با آن نگاه مهربانی
( دل آرا شرکا )
سوگند به عشق
و به هر آنچه در هستی ست
سوگند به نیلوفر آسمانی
و به آن شور و شعف رویایی
سوگند به آن قرص قمر گرفته
سوگند به دل آرای قلب ها
که شویم امید جان ها
( دل آرا شرکا )
در این روزگار پر از هیاهو
گیری هدف
و آب و رنگ و نشاط
تو گیر سخن دل آرا
و بیا با آواز
مسرت انگیز بهار
(دلارا شرکا)
تو و آن لب شکر خواه
تو و آن شیطنت و یار دلخواه
تو و آن طنازی و دلبری ما
تو و آن چاره طلبی ما
دل آرا هم شو
از مستان روزگار ما
(دلارا شرکاء)
بیا و رسم دلبری آموز
و بنویس از شروع یک عشق
بیا در اینباره ادب آموز
و لبریز شو از شور عشق
هم دوست و یار
دل آرای من شو
(دلارا شرکاء)
در آن تنگراه جاده زندگی
بینی هم راه معرفت انسانی
تو در آن گران اندیشی
هم قدر خویش بدانی
دل آرا
در آن روزمرگی
(دلارا شرکا )
از آن سنگ گوهربار زمانه
سیاست آموز
از آن رنج دیروز
هم زندگی کن
دل آرا
در لحظه های
ناب امروز
هم شادی کن به زیبایی
و لبخند بزن زندگی
(دل آرا شرکاء)