دل آرا شرکاء

اشعار فوق العاده زیبا و دلنشین دل آرا شرکاء

دل آرا شرکاء

اشعار فوق العاده زیبا و دلنشین دل آرا شرکاء

دل آرا شرکا و شعر بسیار زیبا به مناسبت روز مبارزه با سلاح های شیمیایی و میکروبی

اشک از دو گونه اش جاری بود

آخر او را دل هوایی بود

هوای آن یار سفر کرده

که هنوز یادش

در دل او بود زنده ،

وقتی شده بود ، با او نامزد

او جوانی بود خوش قامت

دلیر و پر همت

تا که کرد عزم رفتن به جبهه های نبرد

با دل و شجاعت

تا که دفاع کند از میهن

تا به ناموس ، نرسد دست نامحرم

و چه دیر می گذشت

آن روز ها و ماه ها

و بعد از آن همه ندیدن ها

آن بی خبری ها

برگشت آن یار دل آرا

از جنگ با صدامی ها

با شوق دوید به سوی همسر

همسری که شده بود نحیف و لاغر

از زخم هایی که خورده بود بر پیکر

صدای خوش همسر

دیگر نبود مثل گذشته

گرفته بود و خس خس میکرد سینه

گره می خورد آن نوایش

با سرفه های پی در پی بی امانش

از آن روز نفس همسر

بسته شده بود به آن

کپسول های اکسیژن

آخر هنگام مبارزه دلاور مردانه

شده بود شیمیایی

در آن جنگ ناعادلانه

بدنش پر بود ز آثار تاول ها

که میگفت از آن

مسمومیت با گازهای شیمیایی

هرگز درمان نداشت آن درد شیمیایی

بود کمیاب و گران داروهای شیمیایی

از آن روز همسر بود بیمار

 و نداشت خواب راحت

تا که پرگشود

از آن بدن شیمیایی رنجور

با آن همه احوال

که رفته بود بر همسر

اما باز بود خوشحال و خرسند

از آن دفاعی که کرده بود ، از وطن

بر لبش بود لبخند دل آرا

که می دید در امنیت ، هم وطنان را

( دل آرا شرکاء )


دل آرا شرکا _ شعر بسیار زیبایش به مناسبت روز جهانی مبارزه با مواد مخدر

 

در روزی زیبا

که میخواندن گنجشک ها

در معبر پیاده رو ، دیدم

جوانکی بر زمین افتاده

با چهره ای لاغر و رنگ پریده

در لباسی ژنده و آلوده

او ، از حال کنون خود ، بی خبر بود

منگ و گیج، در دام اعتیاد افتاده

او تنها بود و گرفتار

هر چند بود گنهکار و سیه کردار

آخر کجایند آن پدر و مادر

که او را پروراندن

و او ، اکنون فتاده در دام اعتیاد

امروز که روز جهانی

مبارزه با مواد مخدر است

حال آن جوانک تاثر داشت

کاش هر پدر و مادری

اکنون آگاهی دهد به فرزند دلبند

از فریب و وسوسه هولناک دیو اعتیاد

شاید که نجات یابد

جگر گوشه او در فردا...

( دل آرا شرکاء )



دل آرا شرکا و سروده دلنشین به مناسبت روز جهانی بیابان زدایی


به مناسبت روز جهانی بیابان زدایی


دوباره دلم عزم سفر کرد

به سوی آن شهر و کوهپایه

بر لبم لبخند نشسته بود

از تصور دیدن آن

کوه و جنگل و شهر دوباره

در دلم می خواندم نغمه های دل آرا

وَه که چه زیبا بود

آسمان آن شهر در بهار پارسال

تا که رسیدم به آن شهر و دیار

و دیدم بٌرج هایی سر به فلک کشیده

بَر بٌلندای آن کوه از وسط نیمه شده

حمل میکرد جرثقیلی

تکه های مانده باقی

از آن کوه رویایی

و از سویی بار میزد کامیونی

تکّه های مانده باقی

از جنگل آن حوالی

دگر آبی نبود آسمان آن شهر

در کنار آن بیابان

آلوده بود ، هوای آن شهر

دلم غمگین شد ، از آن همه ظلمی

که رفته بود بر آن طبیعت

اشکم  را فرو ریختم

و  بر دلم نوید دادم

که شاید دوباره شود بیابان زدایی

از آن و شهر و منطقه

شاید که فردا ترمیم شٌد

 آن لطمه های رفته

هر چند که دگر نیست

 آن کوه برافراشته

 

( دل آرا شرکاء )       


27 /  3 / 1399   و    17 /  6 / 2020

 

                        


دل آرا شرکاء _ شعر بسیار زیبا به مناسبت روز جهانی گل ها

من شاخه گلی دارم 

آکنده از عطر گل یاس

می بویم شمیم آن عطر گل یاس

به ناگاه مرا برد 

به یاد آن عشق دیرینه

آن یار دُردانه

عشق او باز شکفته شد

در قلب پژمرده

در شگفتم از جادوی

آن گل زیبا

که زنده کرد آن عشق را 

در سینه دل آرا

پس هر که ، کِشت کرد گُلی زیبا

زنده کرد عشق را در دلها

ای که با عشق پروراندی

گُل های دل آرا 

تو را تحسین میکنم

که شدی شمع فروغ دلها


( دل آرا شرکاء )




دل آرا شرکا _ سروده زیبا به مناسبت روز جهانی اهدا خون


آرام گشودم دو پلک لرزان ام را

می زد دوباره نبض ضربان زندگی

چرخید نگاه پراز شوق ام

و خیره ماند بر روی آن کیسه سرخ 

مینگرسیتم ، آن قطرات سرخ

می چکید قطره قطره ، آن الماس سرخ 

می تراوید جرعه جرعه

به درون پیکره نیمه جان ام

پوشانده بود اشک سپاس

روح و دل و جان ام را

از تو انسان نیک سرشت

که با اهداء خون خود

بخشودی به جان دل آرا

آغاز یک زندگی دوباره 

( دل آرا شرکاء )




دل آرا شرکاء _ بیا با شادی


از همان راه

بیا با شادی

ازآن سختی روزگار

نگیر بونه

تو برقص با بازی زمانه

هم بخند به آن مشکلات زمانه

شاید که شوی راضی از زمانه


( دل آرا شرکاء )



دل آرا شرکاء _ مه دل آرای خود


در آنسو بین 

آن ستاره ونوس

هم جویا شو

از آنچه در اوست

تو بیاب تو بیاب

مه دل آرای خود

در سیمای دوست


( دل آرا شرکاء )



دل آرا شرکاء _ ستاره ونوس


در آنسو بین 

آن ستاره ونوس

هم جویا شو

از آنچه در اوست

تو بیاب تو بیاب

مه دل آرای خود

در سیمای دوست


( دل آرا شرکاء )




دل آرا شرکاء_ رخ سیمین ( عکس و فیلم )


جلوه ای کرد

رُخ شیرین چون قندت

همی آشوفت گیسویت

هم گفت

از آن رخ سیمینت

از آن زیبایی بی مثالت

از آن نغمه شیرینت

از آن تمثیل دلربایت


( دل آرا شرکاء )




دل آرا شرکاء _ ناز غزاله

بین زیبایی آن ستاره

بین قشنگی و ناز غزاله

بین آن عظمت هستی

بین آن دیبای اطلس

و آن نارنجستان دل آرا


( دل آرا شرکاء)