دل آرا شرکاء

اشعار فوق العاده زیبا و دلنشین دل آرا شرکاء

دل آرا شرکاء

اشعار فوق العاده زیبا و دلنشین دل آرا شرکاء

دل آرا شرکاء _ شعر بسیار زیبا به مناسبت روز جهانی حفاظت از رودخانه ها

قدم می زدم در باغی سرسبز و دل آرا

که صدایی آهنگین فرا خواند مرا

با هر گام به سوی آن صدا

شوقی فرا می گرفت بدنم را

تصور دیدن آن نهر زلال و زیبا

مرا به تکاپو می انداخت هزار بار

صدا واضح و واضح تر شد

تا که رسیدم نفس زنان

در بالای آن

منقلب شدم و نگران

چهره اش بود گرفته و درمیان

آن بود پر از بطری و پلاستیک

و دورریختنی های فراوان

شروع کردم به جمع آوری آنها

اما نبود یکی دو تا آنها

خسته شدم  و درمانده

بیرون آمدم از آن  آب

که دیدم در آن پایین تر

که می نوشیدند مردمی

از آن آب

و باز رها کردن

زباله خود را

در آن نهر دل آرا

( دل آرا شرکاء )


روز جهانی محافظت از رودخانه ها


14 مارس _ 24 اسفند


دل آرا شرکاء _ شعر بسیار زیبا به مناسبت روز جهانی همسایه خوب

دیدم از دور

آن همسایه مهربان

شوقی از درون

فرا گرفت مرا

دادم سلامی زیبا

بر آن همسایه دل آرا

بود وجود او گرما بخش

در همسایگی ما

آرام بود و با فرهنگ

و با گذشت بسیار

همیشه باشی سلامت و پایدار

ای همسایه با فرهنگ و دل آرا

( دل آرا شرکاء )

28 سپتامبر روز جهانی همسایه خوب



دل آرا شرکاء _ شعری زیبا به مناسبت روز جهانی محافظت از حیوانات

قدم می زدیم در جنگلی انبوه

با جمعی از دوستان طبیعت دوست

بودیم در حال گفت و شنود

که به ناگاه خیره ماند چشمانمان

بر بالای آن تخته سنگی که بود

سر بچه آهویی زیبا با پوست و استخوان

آن منظره دهشتناک

ما را قفل کرده بود در جا

به ما اشاره کرد راهنما

به ادامه راه

او گفت در ادامه

بود این شکار از شکارچیان غیر مجاز

در گذشته فراوان بود این شکار

اکنون به مدد بیش بودن

محافظان محیط زیست

اندک شده این کشتار بی رحمانه

در طول مسیر آن روز

بود مشغول آن صحنه ناگوار

ذهن دل آرا

( دل آرا شرکاء )

12 مهر _ 4 اکتبر



دل آرا شرکاء _ شعر بسیار زیبا به مناسبت روز جهانی جنگل

روزی از روزهای زیبای بهار

عزم سفر کردیم

به سوی جنگل های شمال

خوشحال بودیم و خندان

رفتیم به سوی جنگل گلستان

داشتم خاطراتی مبهم و دل آرا

از آن جنگل های زیبا

آخر می گذشت سال ها

از آخرین سفرم به ان جنگل ها

رفتیم و رفتیم ساعت ها

و بیشتر و بیشتر شد درخت ها

تا که دیدیم خود را در جنگل رویا

هوای تازه و دل آرا

پیچیده بود همه جا

می وزید نسیمی خنک

خواست دلمان که بنشینیم

در آن فضای زیبا

در این منوال دوخته شد

چشمانمان بر زمین

تا که می رفتیم

بود زباله ها بر زمین

تا که شدیم خسته

پیاده شدیم از ماشین

رفتیم مسیری تا انتها

که شاید در دورترها

پای درختان باشد تمیز و دل آرا

پا که می گذاشتیم بر زمین

فرو میرفتند زباله ها در زمین

پیچیده بود بوی نامطبوع

در فضای جنگلی که بود

روزی بکر و زیبا

با منظره ای دل آرا

( دل آرا شرکاء )

21 مارس و یک فروردین روز جهانی جنگل



دل آرا شرکاء _ شعر بسیار زیبا به مناسبت روز آتش نشان


روزت مبارک

ای آتش نشان با غیرت

روزت مبارک

ای آتش نشان پر همت

روزت مبارک

ای فرزند دلاور ملت

روزت مبارک

ای جان داده در راه انسانیت

روزت مبارک

ای فرخنده ناجی با اصالت

روزت مبارک

ای مژده دهنده انسان در مصیبت

روزت مبارک

ای نوید دهنده آغاز در پایان

روزت مبارک

ای قدم مبارک و دل آرا

روزت مبارک

ای که بر جان به لب رسیده

نشاندی لبخند دل آرا

( دل آرا شرکاء )



 

دل آرا شرکا _ شعر بسیار زیبا به مناسبت روز جهانی خانواده


چشمانم گشوده شد

در آغوش خانواده ای

پر از مهر

من پرورده شدم

در دامان خانواده ای

پر از عشق

پر از ایثار و تلاش و مشوق

من اکنون میبینم

جهانم را دل آرا

در امنیت و صلح و صفا

دنیای من روشن است

چون دارم خانواده ای

خوب و دل آرا

( دل آرا شرکاء )

25 مرداد

15 مه _ 25 اردیبهشت



دل آرا شرکا _ شعر بسیار زیبا به مناسبت روز جهانی خبرنگار


نشسته بودیم

گرداگرد تلویزیون

که ناگاه پخش شد

این خبر از تلویزیون

به گزارش خبرنگار ما

در ادامه از جلوی دیدگان ما

می گذشت تصاویری از یک فاجعه

مردمان را می دیدیم بی سرپناه

در ویرانه ای خراب

صدمه دیده بودند

آن مردمان شک زده

در آن مصیبت و غم

عزیزان از دست رفته

لحظه به لحظه

گزارش می داد خبرنگار

از احتیاجات آن مردم گرفتار

او بود دوشادوش مددرسانان

آتش نشان و هلال احمر و اورژانس

در آن منطقه که نبود هیچ امکاناتی

آنها بودند در تلاطم و نجات انسانهای بیگناه

کلمه انسانیت در این لحظه

برایم شد معنا

با کدامین واژه می توان

تقدیر کرد از شما انسان های

پر از مهر و فداکار و دل آرا

فقط می توانم بگویم

تو را سپاس

ای انسان نیک سرشت

شما را با جوهره ای

از طلا باید نوشت .

( دل آرا شرکاء )

17 مرداد